آنها که میگویند بچهمذهبیها میخورند و میچاپند زندگی جمال شورجه را مطالعه کنند
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۱۳۲۵۸۹
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از روابطعمومی موزه سینما، مراسم بزرگداشت جمال شورجه به همت کانون کارگردانان سینمای ایران با همکاری موزه سینمای ایران، شب گذشته جمعه ۲۴ دی در سالن سینماتوگراف موزه سینما با حضور جمعی از سینماگران برگزار شد.
جمال شورجه و همنسلانش متر و معیار سینمای دفاع مقدس و انقلاب هستنددر بخشی از این مراسم محسن امیریوسفی، رییس کانون کارگردانان طی سخنانی گفت: «خیلی خوشحالیم که در شبی دیگر از شبهای کانون کارگردانان سینمای ایران و با بزرگداشت کارگردانی دیگر از دهه شصت در خدمت شما هستیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سیداحمد میرعلایی، تهیهکننده پیشکسوت سینما و مدیر فرهنگی در بخش دیگری از این مراسم گفت: «من سالیان سال است در خدمت جمال شورجه بوده و هستم و افتخار میکنم از فیلم اول «روزنه» تا سریال «حضرت موسی(ع)» در کنار ایشان حضور داشتم. من ایشان را در دو مرحله شناختم؛ قبل از سکته و بعد از سکته. کسانی که فکر نمیکردم تماس گرفتند و از آن روز نگاه من عوض شد، چرا که باور نمیکردم برخی به جهت نوع زندگیشان دعا بلد باشند و میگفتند ما خانوادگی برای ایشان دعا می کنیم. ما در سینما تلاش میکنیم برای مردم آرتیست بیافرینیم این آفریدن در نوشته و کارگردانی بسیار دشوار است اما آرتیست زندگی کردن بسیار سخت و دست نیافتنی است. چند نمونه آرتیست در سینما داریم که اینگونه زندگی کنند؟ مگر میشود کارگردانانی که در این سینما کارگردانی کردهاند در یک پروانه ساختشان اسم آقای شورجه نباشد؟»
او افزود: «از مسئولان موزه سینما، کانون کارگردانان و مسئولان سینمایی سوال میکنم چرا میگذاریم هنرمندان ما فوت شوند و بعد تندیسشان را نصب میکنیم؟ چرا تندیس افرادی همانند شورجه را نباید برای نسلهای بعدی نگه داریم؟ چگونه میشود فردی مانند جمال شورجه وارد سینما میشود و همه سینماییها عاشقانه به او عشق میورزند؟ ما یک فیلم کار میکنیم آخر فیلم میبینیم همه با هم اختلاف داریم! چه کسی با آقای شورجه این رابطه را دارد؟ مگر اصغر شاهوردی بهترین صدابردار ایران نبوده و صدابرداری را در ایران بنیاد نگذاشته است؟ ایشان در راهی که از سینما برمیگشته تصادف می کند و زمینگیر میشود و همسرش چگونه عاشقانه این فرد را نگهداری میکند؟ با این حال ما فقط برویم و به ایشان سر بزنیم و بزرگداشت برگزار کنیم؟ چرا مجسمه اصغر شاهوردی و امثال جمال شورجه را خودشان پردهبرداری نکنند؟»
او ادامه داد: «آنها که میگفتند بچهمذهبیها میخورند و میچاپند زندگی جمال شورجه را مطالعه کنند ببینند که چگونه زندگی میکند. ما که از کنار ایشان با یک احوالپرسی میگذریم فردای قیامت میخواهیم چه جواب بدهیم؟»
جمال شورجه نماد سینمای انقلاب استدر ادامه این مراسم جواد شمقدری گفت: «نام جمال شورجه همواره در سینمای دفاع مقدس و مقاومت میدرخشد، از جمله فیلمهای عرصه مقاومت که بسیار خوب ساخته شد میتوانیم به فیلم «۳۳ روز» اشاره کنیم که بسیار درخشید. از دیگر فیلمهایشان که هیچ کجا از آن حرفی زده نمیشود فیلم «احمد بای» بوده که هنوز به پایان نرسیده است. امیدوارم حال آقای شورجه هرچه زودتر خوب شود تا تدوین کار را خودشان تمام کنند.»
او در ادامه گفت: «جمال شورجه نماد سینمای انقلاب است؛ در ابتدا این برنامه سوره والعصر خوانده شد. در این سوره درباره خسران انسان گفته میشود و در آیه بعدی چند مثال میزند که این خسران شامل حال چه کسانی نمیشود، آقای شورجه مصداق این سوره است؛ هم ایمان دارد و هم کار خیر انجام میدهد. شخصی مثل ژرارد دوپاردیوو که در کار «احمد بای» بازی میکرد عاشق او شده بود و اگر امکانش وجود داشت امشب در این جمع درباره این استاد سینما صحبت میکرد. عمده کارهای جمال شورجه براساس نیاز روز جامعه و سینمای ایران بوده است.»
شمقدری افزود: «جمال شورجه مصداق بارز سخنان رهبری است که فرمودند: در عرصه سینما به افرادی نیاز داریم که تبیین جهادگران را به تصویر بکشند.»
صحنه سینما نیازمند همه استمنوچهر شاهسواری در این بخش از مراسم گفت: «فرصت گرانقدر است که ارادت خود را به جمال عزیز ابراز کنم. من و جمال یکی از قدیمیترین افراد در شورای پروانه ساختیم و البته در حال حاضر هیچ کدام در این موقعیت نیستیم. امیدوارم که این جنس از مراسم و تجلیلها که به همت کانون کارگردانان در حال انجام است به سایر صنوف ما هم تسلی پیدا کند و فرصت سپاسگزاری از همه کسانی که برای سینما و فرهنگ ایران زحمت کشیدهاند فراهم شود. شما بهتر میدانید که قاعده خدمتگذاری بدون رعایت قاعده حقگذاری مسیر نمی شود و این اولین وظیفهای است که ما بر عهده داریم تا به همه عرصهها بها دهیم. حذف، تعدیل و ایجاد تعارضات بیهوده نکتهای است که همه ما را از مسیر اصلی دور میکند.»
پس از آن جمال شورجه با صندلی چرخدار به روی سن آورده شد.
احمد بای از لحاظ تولید و تهیه فیلم سختی بودجمال شورجه نیز در مراسم بزرگداشت خود در موزه سینما طی سخنانی گفت: «از همه دوستانی که در این مراسم شرکت کردند و مدتها بود ندیده بودمشان ممنونم، خدا حفظتان کند. همچنین از آقای شاهسواری که با همه مشغلهای که دارند قدم رنجه کردند و به این مراسم آمدند. همچنین از شورای مرکزی کارگردانان که مرا شایسته تجلیل دانستند ممنونم. خداوند به شما اجر جزیل عنایت کند. از تورج منصوری که یار غار من بود و در فیلم «احمد بای» دلسوزانه به من کمک کرد ممنونم، به من دلگرمی داد که طاقت بیاوریم چرا که «احمد بای» به لحاظ تولید و تهیه فیلم بسیار سختی بود و من دو هفته بعد از آن سکته کردم. این فیلم درباره احمد بیگپاشا، قهرمان ملی الجزایر است که در آن کشور مانند سردار سلیمانی ما محبوب است و برای او احترام قائلند.»
او افزود: «حاج قاسم در کشور ما مظلوم واقع شد ولی احمد بیگپاشا یکی از سرداران عثمانی بود که بسیار محبوب بود. این فیلم تاریخی را به کمک دوستان که جهادی کار کردند، با تمام مشکلاتی که بود ساختیم و به ایران برگشتیم. فیلم را تحویل سفارت الجزایر دادهایم و خود من هنوز نسخه کامل آن را ندیدهام. فکر میکردم شاید بتوانم آن را در جشنواره فجر ارائه دهم. دوست داشتم کارگردانان عزیز دیگر این کار را میساختند ولی آنها اصرار داشتند عوامل «حضرت یوسف» این کار را بسازند و منِ گنهکار از آن سریال باقی ماندم. هر چقدر سعی کردیم از عزیزان ایرانی در این سریال استفاده کنیم، نتوانستم. در آخر این سکته برای ما بود و بعدا فهمیدیم این یکی از نعمات الهی بود. امیدوارم روزی این فیلم هم در ایران به نمایش درآید. امیدوارم روزی با سلامتی روبهروی شما بایستم و تا کمر خم شده برای شما تعظیم کنم. در این مدت خانوادهام بسیار مرا همراهی کردند و مرا تیمار کردند. از ایشان هم تشکر میکنم.»
در این مراسم قسمتهایی از فیلم «حماسه مجنون» که توسط فیلمخانه ملی ایران تهیه شده بود نیز برای حاضران به نمایش درآمد. در این مراسم سینماگرانی چون منوچهر شاهسواری، غلامرضا موسوی، احمد امینی، محمدعلی نجفی، محمدرضا عرب، وحید موسائیان، مصطفی کیائی، بهمن کامیار، نادر مقدس، مرتضی شایسته، جواد شمقدری، شفیع آقامحمدیان، احمد میرعلایی، سعید الهی، کامران ملکی، مهرداد خوشبخت، حسن علیمردانی، محمد سربخش، محمد درمنش، جهانبخش سلطانی، علی رویینتن، قدرتالله صلحمیرزایی، شهرام زاهدی، حبیبالله بهمنی، احمدرضا گرشاسبی، ابوالفضل همراهی، مهدی فیروزی، دانش اقباشاوی، ابراهیم اصغری، اکبر حر، حسن نجاریان، مهدی عظیمیمیرآبادی، مهدی کریمی، سیدمحسن ماهینی، عبدالحمید انصاری و مهران عباسی حضور داشتند.
۵۸۲۵۹
کد خبر 1592766منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: سینمای ایران جمال شورجه جواد شمقدری موزه سینما کانون کارگردانان سینمای ایران دفاع مقدس آقای شورجه جمال شورجه موزه سینما احمد بای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۱۳۲۵۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بودجه دولتی برای حوزههای علمیه | جمع مبلغ نهادهای فرهنگی و مذهبی ۶۷ هزار میلیارد تومان!
روزنامه جمهوری اسلامی به انتقاد از تخصیص بودجه دولتی برای حوزه های علمیه و حرم امام خمینی پرداخت.
این روزنامه نوشت: به مناسبت بررسی بخش هزینههای لایحه بودجه کل کشور سال ۱۴۰۳ فهرستی از بودجههای پیشنهادی دولت برای نهادهای فرهنگی و مذهبی در فضای مجازی و رسانهها منتشر شد که با اعتراضهائی همراه است.
اعتراضها عموماً بر این محورها متمرکز هستند که در شرایط دشوار اقتصادی کشور چرا به این نهادها بودجه تعلق میگیرد و یا چرا چنین مبالغ زیادی برای آنها پیشنهاد شده است؟ محور دیگر اعتراض نیز اینست که این نهادها تأثیر ملموسی بر زندگی مردم ندارند و به همین دلیل تخصیص چنین بودجههائی به آنها منطقی نیست.
طبق آنچه در فهرست منتشرشده آمده، جمع مبلغ پیشنهادی برای نهادهای فرهنگی و مذهبی ۶۷۰ هزار میلیارد ریال است که البته رقم قابل توجهی است.
بدون اینکه درباره محورهای اعتراضات یادشده قضاوتی داشته باشیم، بر این نکته تأکید میکنیم که بعضی از نهادهائی که نامشان در فهرست آمده اصولاً وجودشان ضرورتی ندارد، بعضی دیگر از آنها خاصیتی ندارند، تعدادی نیز به میزان بودجهای که برای آنها پیشنهاد شده اثربخشی ندارند و در مورد حرم امام خمینی نیز همانطور که در سالهای گذشته بارها تذکر دادیم اصولاً اینهمه توسعه و خرجتراشی خلاف مشی خود امام است. باقی میماند بودجهای که برای حوزههای علمیه پیشنهاد شده که اشکال اساسی آن مربوط به استقلال روحانیت است.
در سالهای گذشته هنگامی که به تخصیص بودجه دولتی برای حوزههای علمیه و نهادهای مرتبط با آنها انتقاد میکردیم، بعضی از طلاب و علما در قالب گلایه به ما میگفتند مگر از وضع شدیداً فلاکتبار طلاب و روحانیین از نظر معیشت خبر ندارید که به بودجه مربوط به حوزههای علمیه اعتراض میکنید؟
جواب این بود و اکنون نیز اینست که میدانیم بسیاری از طلاب و فضلای حوزههای علمیه و حتی علمای شهرستانها با فقر و ناداری دست و پنجه نرم میکنند و تعداد زیادی از آنها بخش قابل توجهی از وقت خود را به کارهای خدماتی از قبیل پیک موتوری، مسافرکشی و تمیز کردن خانهها و شرکتها مشغولند تا بتوانند از عهده حداقل هزینه زندگی برآیند. با اینحال به دلایل متعدد معتقدیم روحانیت نباید از بودجه دولتی ارتزاق کند.
ممکن است افرادی به دلایل خاصی که دارند، اعتقادی به آنچه ما به عنوان دلایل متقن برای ضرورت اجتناب روحانیت از پذیرش بودجه دولتی مطرح میکنیم نداشته باشند. این، حق طبیعی آنهاست که اینگونه فکر کنند و از تخصیص بودجه دولتی به حوزههای علمیه دفاع نمایند. میبینیم که در عمل نیز تفکر آنها بر کشور حاکم است و متولیان امور به آنچه دیگران با نیت خیرخواهی و مصلحتاندیشی برای روحانیت میگویند اعتنائی نمیکنند و ترتیب اثر نمیدهند.
مهمترین دلیل برای این تفکر که حوزههای علمیه و دستگاههای مرتبط نباید از بودجه دولتی ارتزاق کنند اینست که وابسته شدنشان به بودجه دولتی آنها را به دولت و حکومت وابسته میکند و استقلال را که سرمایه اصلی روحانیت است از آن سلب مینماید.
هیچکس نمیتواند ادعا کند که روحانیت میتواند به بودجه دولتی وابسته باشد و در عین حال استقلال خود را هم حفظ کند. علت اینکه امام خمینی هرگز اجازه استفاده حوزههای علمیه از هیچ بودجهای غیر از آنچه مردم با طیب خاطر به آنها میدهند را ندادند، همین بود که آن را با استقلال روحانیت در تضاد میدانستند.
تجربه چند دهه اخیر نیز بر صحت نظر امام خمینی مهر تأیید گذاشته است. مراجع صاحبنام و ذینفوذی مانند مرحوم آیتالله فاضل لنکرانی و آیتالله صافی گلپایگانی نیز بر همین عقیده بودند و همین مسیر را ادامه دادند.
نکته دیگری که باید مورد توجه روحانیت قرار گیرد اینست که تنگناهای معیشتی در حال حاضر به آنها اختصاص ندارد. این، گرفتاری بزرگی است که دهها میلیون نفر از مردم کشورمان با آن دست و پنجه نرم میکنند. افتخار روحانیت در طول تاریخ این بود که مانند ضعیفترین اقشار جامعه زندگی میکرد و به همین دلیل، خودش محبوب و کلامش نافذ بود.
حالا هم باید مانند مردم عادی زندگی کند تا مردم پذیرایش باشند. مردم وقتی استقلال روحانیت را ببینند و احساس کنند که حامی آنها و زبان گویای آنهاست، حاضرند هرچه دارند را با روحانیت تقسیم کنند تا این نهاد باقی بماند و بتواند در مقاطع حساس در برابر ظلم و ناروا بایستد.
خوبست این را هم به عنوان نکته پایانی بگوئیم که بودجههای دریافتی حوزهها بیش از آنکه صرف طلاب نیازمند شود به پشتمیزنشینانی میرسد که حوزههای علمیه بدون آن میزها هم میتوانند ادامه حیات بدهند و چه بسا حیات بهتر. با توجه به این واقعیتها آیا بهتر نیست روحانیت خودش پیشقدم شود و از گرفتن بودجه دولتی خودداری کند؟